گرچه قابليت انتخاب كردن براي هدفمندي الزامي است، اما كافي نخواهد بود. هويتي كه بتواند عملكردهاي مختلفي داشته باشد (يعني ابزار مختلفي را برگزيند) اما تحت هر يك از مجموعه محيطهاي مختلف تنها يك نتيجه بهبارآورد، هدفجو و نه هدفمند خوانده
ميشود. سروومكانيسمها از نوع سيستمهاي هدفجو هستند. بهعنوانمثال، سيستم ناوبري خودكار كشتيها و هواپيماها و ترموستات سيستمهاي حرارتي نتيجه مطلوبي دارند كه در درون آنها برنامهريزي شده است؛ دراقع آنها اين هدف را انتخاب نميكنند.
مقصد هواپيما يا كشتي در حالت ناوبري خودكار به صورت برنامه بدان داده ميشود، همانگونه كه دماي مورد نظر به ترموستات داده ميشود. در مقابل، انسانها ميتوانند اهداف مختلفي را در محيطهاي يكسان يا مختلف تعقيب كنند و لذا آشكارا هدفمند هستند؛ برخي
از انواع گروههاي اجتماعي نيز چنين وضعي دارند. برخي هويتها ميتوانند تحت محيطهاي مختلف اهداف گوناگوني را تعقيب كنند، اما حق انتخاب اينكه كدام هدف را بجويند، ندارند و اين هدف از بيرون بدانها داده ميشود و قابل انتخاب نيست، سيستم ناوبري
خودكار را ميتوان در زمانهاي مختلف براي مقاصد مختلفي برنامهريزي كرد. هدف غايي رفتار هدفمند هرگز بهطوركامل از بيرون معين نميشود. حداقل مقداري از آن به انتخاب صورت گرفته و به طريق اولي به شخص تصميمگيرنده بستگي دارد.
گونهشناسي سيستمهاي مورد استفاده در اينجا بدان بستگي دارد كه آيا بخشهاي سيستم و خودسيستم به عنوان يك ماهيت كلي هدفمند هستند يا خير. براساس اين معيار، چهار نوع مختلف سيستم و چهار نوع مختلف مدل براي سيستم وجود خواهد داشت. (اين انواع در
جداول 1-2 آورده شدهاند).
1- قطعي: سيستمها و مدلهايي هستند كه در آنها نه بخشها و نه كل مجموعه ، هيچ كدام هدفمند نيستند.
2- انيميتد: سيستمها و مدلهايي هستند كه در آنها كل مجموعه هدفمند است، اما اجزا آن چنين نيستند.
3- اجتماعي: سيستمها و مدلهايي كه در آنها كل مجموعه و بخشهاي آن هدفمند هستند.
4- اكولوژيكي: سيستمها و مدلهايي هستند كه بخشي از اجزا آنها هدفمند هستند، اما كل مجموعه هدفي براي خود ندارد.
اين چهار سيستم تشكيل نوعي سلسله مراتب را ميدهند. سيستمهاي انيميتد داراي بخشهايي قطعي هستند. بهعنوانمثال، انسانها انيميتد هستند ولي اجزا بدن آنها قطعي ميباشند.
سيستم و مدل
|
اجزاء
|
كل
|
قطبي
|
غيرهدفمند
|
غيرهدفمند
|
انيميتد
|
غيرهدفمند
|
هدفمند
|
اجتماعي
|
هدفمند
|
هدفمند
|
اكولوژيكي
|
هدفمند
|
غيرهدفمند
|
جدول 1ـ2 انواع سيستمها و مدلها
علاوه بر آن برخي سيستمهاي انيميتد مانند انسانها ميتوانند سيستمهاي قطعي مانند اتومبيل را خلق و بكارگيرند، اما سيستمهاي قطعي نميتوانند سيستمهاي انيميتد خلق كنند. سيستمهاي اجتماعي، سيستمهاي انيميتد را در اجزا خود دارند ولي سيستمهاي انيميتد داراي
بخشهايي به صورت سيستمهاي اجتماعي نيستند. تمامي سه نوع بالا در دل سيستمهاي اكولوژيكي جاي ميگيرند كه بخشهايي هدفمند دارند، اما كل مجموعه هدفمند نيست. بهعنوانمثال، سياره زمين سيستمي اكولوژيكي است كه هيچ هدفي را دنبال نميكند؛ اما
شامل سيستمهاي اجتماعي و انيميتد هدفمند و سيستمهاي قطعي غيرهدفمند ميباشد.
در ادامه ، هر يك از اين انواع سيستم را با دقت بيشتري بررسي ميكنيم.
سيستمهايي كه هدفي از خود نداشته و اجزاي آنها نيز چنين هستند، طرزكاري معين و قطعي دارند. آنها را با مثالهايي نظير سازوكارها، اتوموبيلها، بادزنها و ساعتها ميتوان معرفي كرد. گرچه سيستمهاي قطعي مانند سازوكارها، داراي هدفي براي خود نميباشند و
اغلب در خدمت برآوردن هدف يا هدفهاي يك يا چند هويت خارجي نظير خالق خود، كنترل كننده يا كاربر خود ميباشند و ارائه آن خدمات عملكرد اين سيستمها تلقي ميشود. لذا، عملكرد يك اتومبيل جابهجايي راننده و مسافران به نقطه دلخواه است. گرچه
بخشهاي يك سيستم سازوكاري هدفي مختص به خود دارند، اما داراي عملكردي در جهت برآوردن و حصول كاركرد كل مجموعه است: عملكرد اتومبيل، جابهجا كردن بدنه و محتويات آن است. بدين لحاظ، تمامي زيرمجموعههاي يك سيستم قطعي، خود
سيستمهايي قطعي هستند كه عملكردشان ارائه خدمت در جهت برآورده شدن عملكرد كل مجموعه ميباشد.
اگر رفتار يا ويژگيهاي يك سيستم قطعي تحت تأثير محيط اطراف باشد، سيستم را باز ميخوانيم و اگر تحت تأثير محيط نباشد، آن را بسته ميناميم. حتي سيستمهاي قطعي بسته نيز داراي عملكردي هستند: ارائه خدمات به يك ماهيت بيروني يا سيستم بزرگتري كه
بخشي از آن هستند. بهعنوانمثال، دكارت و نيوتن عالم را به صورت يك سيستم مكانيكي بسته تلقي ميكردند كه مانند يك ساعت عمل ميكند و برآنباوربودند كه خدا اين مجموعه را براي برآوردن اهداف خود و انجام كارهاي خود خلق كرده
است و اين عملكرد آن بشمار ميآمد، گرچه سيستمهاي عادي باز نظير اتومبيلها، ژنراتورها و كامپيوترها مقاصد و اهدافي براي خود ندارند ولي در خدمت برآوردن اهداف توليدكننده يا كاربر خود يا سيستمي كه در دل آن قرار دارند، ميباشند.
سيستمهاي مكانيكي تنها سيستمهاي قطعي نميباشند؛ گياهان نيز با وجود آنكه حيات دارند، قطعي هستند. نه آنها و نه اجزايشان نميتوانند انتخابي از خود نشان دهند؛ نه آنها و نه اجزايشان اهدافي براي خود ندارند. مشاهده ميشود كه مشخصات تعريفكننده زندگي،
هدفمندي را در بر نميگيرد. كامپيوترهايي كه شطرنج بازي ميكنند، ابزار و نه مقصد را انتخاب ميكنند. نتيجه توليد شده توسط آنها تماماً توسط اطلاعات و برنامهاي كه توسط منابع بيروني به آنها داده شده است، معين ميشود. دستورالعملهاي داده شده به يك
كامپيوتر قوانين علّي آن را تشكيل ميدهند. اين موارد به همراه ساختار دروني آن و وروديهاي معين شده از بيرون، طرزكار آن را تماماً مشخص ميكنند.
سيستمهاي قطعي را ميتوان با تعداد عملكردهايشان از يكديگر تميز داد. يك ساعت عادي تنها يك وظيفه يعني اعلام زمان را بر عهده دارد. از سوي ديگر، ساعت شماطهدار چند منظوره است، چرا كه عملكرد بيداركنندگي نيز دارد. برخي ساعتها داراي عملكردهاي
اضافي نيز هستند، مثلاً ميتوانند زمان سپري شده را اندازه بگيرند و دما را اعلام كنند. اينكه ساعتها چه عملكردي دارند، توسط عامل بيروني معين ميشود، مثلاً توسط فردي كه زنگ ساعت را فعال يا غيرفعال ميكند.
:: موضوعات مرتبط:
مقالات و كتاب مديريت ,
,
:: برچسبها:
كتاب خلق مجدد سازمان - فصل دوم- قسمت 1 ,
:: بازدید از این مطلب : 1036
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0